افشین قطبی گناه نرفتن به جام جهانی را گردن انتخابات ۸۸ و احمدی نژاد انداخت!
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۷۲۴۴۲
افشین قطبی پس از سالها مربیگری در فوتبال این روزها تجربیات خود را با باشگاه ونکوور افسی برای توسعه فوتبال کانادا به اشتراک گذاشته است.
به گزارش خبرآنلاین، افشین قطبی، مربی ۵۹ ساله ایرانی-آمریکایی که در میان هواداران ایرانی «افشین امپراتور» نامیده میشود، اکنون در کانادا به سر میبرد و مربیگری جوانترین باشگاه لیگ برتر کانادا یعنی ونکوور افسی را بر عهده دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قطبی در گفتوگوی اختصاصی با حمید جعفری در سایت نیوکانادا مدیا به یاد میآورد که از زمانی که کودکی نوپا بود در خیابانهای تهران بازی میکرد و عاشق فوتبال بود.
قطبی گفت: «هر وقت که اجازه داشتم در خیابان بازی میکردم. از سال ۱۹۶۴ تا اوایل دهه ۷۰، زیرساختهای زیادی برای بازیکنان جوان برای داشتن زمین چمن، لباس و یا مربی وجود نداشت. ما در خیابانها بازی میکردیم و از توپهای پلاستیکی و آجر به عنوان گل در بازیهای گل کوچیک استفاده میکردیم.»
او در ۱۳ سالگی به ایالات متحده آمریکا نقل مکان و در آنجا ماجراجویی مربیگری خود را در حالی که هنوز نوجوان بود آغاز کرد. او کار را با بچههای خردسال شروع کرد، برای تیمهای مختلف جوانان به میدان رفت و در نهایت در ۱۷ سالگی در UCLA بازی کرد.
قطبی با نگاهی به تصمیمات مهمی که در دوران حرفهای خود گرفته و مشکلاتی که در تلاش برای تثبیت خود به عنوان مربی با آن روبه رو بوده، یک انتخاب مالی سخت را به یاد میآورد.
قطبی گفت: «من مدرک مهندسی داشتم و باید انتخاب میکردم که چگونه زندگی کنم. من میتوانستم با فوتبال بازی کردن در لیگهایی که ۲۰۰۰ نفر تماشاگر داشتند درآمد کمی در حدود ماهیانه ۱۰۰ دلار داشته باشم. من میتوانستم بازی کنم و همچنان مهندس باشم، یا میتوانستم همزمان مربیگری و بازی کنم و مهندسی را فراموش کنم.»
این یک چالش بزرگ برای او بود؛ به خصوص به این دلیل که در آن زمان، مربیگری در آمریکا بیشتر به عنوان یک سرگرمی نیمهوقت تلقی میشد تا یک حرفه واقعی! پس قطبی فضای خودش را درست کرد. او یک آکادمی فوتبال ساخت و به دلیل پرورش بازیکنان جوان و کمک به آنها در سطح بین المللی به شهرت رسید.
قطبی در طول دوران حرفهای خود مربی تیمهایی در سه جام جهانی بوده است. از جمله آنها رویارویی ایران و آمریکا در سال ۱۹۹۸ است که یکی از سیاسیترین بازیهای تاریخ جام جهانی بود. قطبی گفت: «این یک فرصت و بازی شگفتانگیز برای دو کشور قطبی بود تا از طریق دوستی و عشق به فوتبال با هم ملاقات کنند.»
قطبی زمانی که در اوایل دهه ۲۰۰۰ مربیگری تیمهای کره جنوبی را آغاز کرد و دو بار با این تیم به جام جهانی رسید. او میگوید که مردم ایران متوجه شدند یک ایرانی متولد شده که در بالاترین سطح فوتبال کار میکند.
شانزده سال پیش، هواپیمای قطبی در فرودگاه بینالمللی مهرآباد در تهران، در میان انبوه هواداران باشگاه پرسپولیس فرود آمد. اینجا بود که پس از کسب پیروزیهای مهم لقب «افشین امپراتور» به او داده شد.
او سعی کرد ذهنیت حرفهایتر، ظریفتر و باکلاستر را به فوتبال ایران بیاورد. او معتقد بود که برد همراه با بازی جذاب، هجومی و فوتبال هیجان انگیز در بین هواداران طنینانداز میشود. او قصد داشت با همه آنها ارتباط برقرار کند. قطبی افزود: «فکر میکنم همین رویکرد بود که ما را قهرمان کرد و در نهایت من را به عنوان سرمربی تیم ملی ایران رساند.»
قطبی از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ سرمربی تیم ملی ایران شد. اما او یک حسرت دارد و آن اینکه به جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ راه نیافته است. قطبی گفت: «متاسفانه کار در تیم ملی ایران در زمانی اتفاق افتاد که ناآرامیهای سیاسی زیادی به من اجازه نداد تیم مورد نظرم را بسازم. انتخاب محمود احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور و جنبش سبز باعث ناآرامی سیاسی اطراف تیم شد که نتیجه ما را تحت تاثیر قرار داد.»
او قبل از ورود به کانادا برای مربیگری ونکوور اف سی به تیمهایی در آسیا رفت. قطبی میگوید: «آنچه در ونکوور مرا تحت تأثیر قرار میدهد این است که تنوع یک چیز است، اما هماهنگی در این تنوع چیز دیگری است. ما تیمی متشکل از بازیکنانی از کشورهای لبنان، عراق و ایران، کره، چین، مکزیک، هند و کشورهای آفریقایی یا کانادایی از ساحل عاج داریم. بنابراین، ما تیم بسیار متنوعی داریم. ترکیبی از تلاش، فداکاری و آموزش برای مهاجران و پناهندگان لازم است تا به اهداف خود برسند. با این حال فاکتور اشتیاق نیز وجود دارد. همیشه باید چیزی را پیدا کنید که به آن علاقه دارید. اگر به هر چیزی علاقه دارید، مایلید ۲۴ ساعت شبانه روز کار کنید. حتی اگر هزینه و بهای آن چیزی نباشد که شما میخواهید. از طریق تعهد و پشتکار خود، میتوانید در آن رشته خاص، هنر، موسیقی، فوتبال و ورزش، پزشک بودن، معلم بودن و ... بهترین باشید.»
منبع: نیو کانادا مدیا
منبع: فرارو
کلیدواژه: افشین قطبی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل جام جهانی قطبی گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۷۲۴۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو ضربه مهم به بودجهنویسی کشور؛ یکی در دولت احمدینژاد و یکی در دولت رئیسی
روزنامه هم میهن در یادداشتی به اختیارات مجلس و بودجهنویسی پرداخته است.
این روزنامه مینویسد: ظاهراً قرار بوده که مجلس در رأس امور باشد. البته به لحاظ قانون اساسی چنین ظرفیتی در حوزه اختیارات مجلس هست، ولی دو مسئله موجب شده که این اختیارات مجلس هم به لحاظ حقوقی و هم حقیقی رو به افول گذاشته شود.
به لحاظ حقیقی به علت وجود نظارت استصوابی، شاهد آن هستیم که انتخابشدگان برای ورود به مجلس با گذشت زمان، از بسیاری جهات ناکارآمد شدهاند؛ نه میخواهند و نه قادرند که از اختیارات و مسئولیتهای خود به نحو درست و به سود جامعه استفاده کنند.
از منظر حقوقی هم به دلیل همین ضعفها حوزههای اختیارات مجلس به مرور زمان محدود و محدودتر و حتی قیدهای جدیدتری هم بر آن زده شده است.
اگر قرار باشد از میان مجموعه اختیارات مجلس همه را بگیرند و یکی باقی بماند و اتفاقاً اگر همان یکی را خوب انجام دهند، مملکت در مسیر درستی قرار خواهد گرفت؛ آن یک موضوع بودجه سالانه است؛ بودجهای که میان هزینه و درآمدش توازن باشد، مصارف آن، علمی و معقول باشد، منابع آن منصفانه و تحققپذیر و مهمتر اینکه شفاف و روشن باشد.
واقعیت این است که اغلب دولتها و مجالس چند دهه اخیر کمابیش با بودجه به نحو دیگری جز آنچه که در بالا گفته شد رفتار کردهاند؛ ولی دو دولت اصولگرای احمدینژاد در گذشته و اکنون رئیسی و مجالس متناظر آنها بیش از دیگران با شفافیت و منصفانه و علمی بودن منابع و مصارف بودجه مسئله داشتهاند.
احمدینژاد همان زمان که آمد گفت: «کل قانون بودجه در قالب یک دفترچه در جیب هر ایرانی جا شود»، درحالیکه هیچگاه چنین نشد چراکه شدنی هم نبود، زیرا کلیت بودجه امری بیمعنی است.
اینکه دولت فلان چند ده هزار میلیارد تومان درآمد یا مخارج دارد هیچ معنایی برای مردم ندارد. اصولاً مردم درکی عینی از این ارقام نجومی ندارند. اتفاقاً جزئیات بودجه است که اهمیت دارد.
هم از نظر درآمدها که منصفانه و قابل تحقق باشد و هم از نظر نحوه مصرف آنکه به بیشترین بازدهی برسد و از فساد و رانت نیز جلوگیری کند. بودجه باید بسیار منضبط و دقیق نوشته و دقیقتر هم نظارت شود نه اینکه فقط در یک سال ۲۰۰۰ تخلف از قانون بودجه اعلام شود، ولی محکومیت هیچ مدیری اعلام نشود.
گرچه اولین ضربه مهم به قانون بودجه را دولت احمدینژاد از طریق تضعیف سازمان برنامه و اختلال در بودجهنویسی زد؛ ولی همیشه ضربهای هم از سوی نمایندگانی وارد میشد که هدفشان سوق دادن منابع درآمدی به سوی حوزه انتخابی خود برای رایآوری دوباره است.
به همین دلیل نمایندگان این گوشت قربانی را به سوی خود میکشند، دولت هم نان بودجهای خود را در این تنور داغ میپزد و در نهایت سر مردم و اقتصاد و رشد و کارآمدی بیکلاه میماند و دهها نهاد بودجه میگیرند که کلمهای پاسخگو نیستند و حتی بعضاً شناختهشده هم نبودند.
ضربه بعدی در جریان رسیدگی به لایحه بودجه امسال زده شد و مصوب کردند که ارائه بودجه دومرحلهای شود. در عمل مرحله کلیات آن تصویب شده، ولی جداول و جزئیات هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته؛ درحالیکه در دومین ماه سال هستیم و معلوم نیست دولت بر چه اساسی هزینه خواهد کرد؟
یکی از علل ریشهای وجود فساد و ناکارآمدی دستگاه اجرایی در ایران، وضعیت غیرعلمی بودجهنویسی و عدم شفافیت آن است. شاخص ادراک فساد (CPI) بیانگر رتبهی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشورهای جهان است.
این شاخص در مقیاس صفر (بیشترین فساد یا اصطلاحاً کثیف) تا ۱۰۰ (بدون فساد یا اصطلاحاً پاک) کشورها را رتبهبندی میکند.
در آخرین رتبهبندی ارائهشده ایران با ۲۴ امتیاز بههمراه چند کشور دیگر مشترکاً در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. نکته مهم اینکه شاخص مزبور در سه سال اخیر بدتر شده است که بیش از هر چیز ناشی از یکدست شدن قوای گوناگون کشور و کاهش نظارتهای درونسیستمی و نیز افزایش عدم شفافیت در بودجهنویسی است.